گل تاج خروس: رازش این است که از دوریت سر گردان شده ام
گل پتونی: رازش این است که تو چقدر زیبا ولطیفی ترا از جان و دل دوست دارم
گل گلاب: رازش این است که هر گاه ترا می بینم به یاد خالق خود می افتم که ترا چه زیبا و دوست داشتنی آفریده است
فر از راه رسیده است
من میروم
تو میمانی
رویایمان می ماند
دنیا یمان می ماند
عشقمان می ماند
خاطره هایمان می ماند
من می روم زیر باران می روم
شاید روزی با طلوع خورشید برگردم
باور کن اگر روزی بر گردم دیگر تورا تنها نخواهم گذاشت
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟
گفت:حرام است.
از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟
از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟
گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان.
از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟
گفت:همپای love است .
از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟
گفت : محبت الهیات است .
از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟
گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد.
از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟
گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست.
از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها آدم رباتی هست که قلب را به سوی خود می کشد.
از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد.
از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد .
از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود.
از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد.
از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد می شود.
از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟
گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر می گذارد
از خود عشق پرسیدم عشق چیست گفت فقط یک نگاه